عاشقانه
یه روز احساس کردم اورو با یه غریبه ببینم دنیارو به اتش میکشم
اما امروز کبریتی هم روشن نمی کنم تا ببینم کجا وبا کی هستی
همیشه مهم تو بودی اگه غروری بود برای تو بود
اگه احساسی بود بازم برای تو بود
ومن قانع برای یه نگاه تو بودم نگاهی که همیشه یه چیزی شبیه یه غم یا یه غروب پاییزی توش بود
کاش بچه بودم وبزرگ ترین شیطنتم نقاشی روی دیوار بود
کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی ودرد با یک بوسه همه چیز را فراموش میکردم